موسیقی در دوران ساسانیان
موسیقی در ایران | |
---|---|
تاریخ | |
پیش از اسلام | هخامنشیان • ساسانیان |
پس از اسلام | صدر اسلام • مروگی |
معاصر | قاجار • پهلوی • لسآنجلسی • زیرزمینی |
موسیقی سنتی ایرانی | |
مقامها • نظریهٔ ادوار • دستگاهها • تحول مقام به دستگاه • ردیف • فواصل موسیقی ایرانی • گوشه • آوازها • سازها • فرمها | |
دیگر سبکها | |
پاپ • رپ • راک • سمفونیک • جاز • متال • کرال | |
نواحی | |
آذربایجانی • شوشتری • ایلامی • جنوبی • مازندرانی • بختیاری • سیستانی • بخشیهای خراسان شمالی • بلوچی • بندری • ترکمنی • خراسانی • علوانیه • کردی • کرمانی • گیلکی • لری | |
مناسبتی | |
زرتشتی • نوروزخوانی • تعزیه • رمضان • صلواتخوانی • مداحی | |
در دوران ساسانیان موسیقی رونق فراوان پیدا کرد. در این دوران رامشگران و خنیاگران (موسیقیدانان) در بارگاه شاهان ساسانی مقام بالایی داشتند و گاهی رابط بین مردم و دربار میشدند. برخی از مشهورترین موسیقیدانان ایران باستان از جمله باربد و نکیسا نیز در همین دوران به شکوفایی رسیدند.
تاریخچه
[ویرایش]سلسلههایی که پیش از ساسانیان در ایران حکومت میکردند و از آنها تاریخ مستند موجود است شامل پیشدادیان، کیانیان، مادها، هخامنشیان، سلوکیان (اسکندر و جانشینان یونانی او) و اشکانیان میشدند. در سه مورد اول، سندی دقیق در مورد وضعیت موسیقی در آن دورهها وجود ندارد، اما چنین بر میآید که در زمان مادها موسیقیدانان جایگاه والایی داشتند. در دورهٔ هخامنشیان نیز انواع موسیقی (بزمی، رزمی و مذهبی) رایج بوده اما مدارک کتبی در این باره محدود است. در دورهٔ سلوکیان، فرهنگ و دانش موسیقایی یونانیان در ایران رواج داده شد و منجر به پیوندی عمیق بین موسیقی ایران باستان و موسیقی یونانی گردید. در دورهٔ اشکانیان نیز دهها شهر یونانینشین در ایران وجود داشت و این ارتباط فرهنگی تداوم یافت. سلسلهٔ ساسانیان اولین سلسلهای است که در مورد وضعیت موسیقی در آن اسناد مکتوب کافی وجود دارد و روشن است که در آن دوران موسیقی جایگاهی والا نزد مردم و نیز نزد دربار داشت.[۱] در آئین مزدک نیز که در زمان قباد ساسانی ظهور کرد، موسیقی به عنوان یکی از نیروهای معنوی جلوهگر میشود. به عقیدهٔ مهدی برکشلی مجموع شواهد نشان میدهد که میتوان موسیقی ساسانیان را ریشهٔ موسیقی ایران بعد از اسلام و همچنین ریشهٔ موسیقیهای ممالک اسلامی دانست.[۲]
در دورهٔ ساسانیان که ۴۲۸ سال طول کشید، قریب به ۴۰ پادشاه سلطنت کردند که از این میان، نقش چهار پادشاه مهمتر بود و در زمان آنان تغییرات عمده در اوضاع کشور و نیز در وضع موسیقی و موسیقیدانان پدید آمد. این چهار پادشاه عبارت بودند از اردشیر بابکان، بهرام گور، انوشیروان، و خسرو پرویز. در دورهٔ اردشیر بابکان، درباریان به هفت صنف تقسیم میشدند و رامشگران صنف پنجم بودند. این روال در زمان پادشاهان بعدی هم تداوم دشت اما بهرام گور مقام و منزلت رامشگران و خنیاگران را ارتقا داد و در مرتبه و طبقهٔ اول قرار داد. روایت شده که بهرام به رفاه مردمان اهمیت بسیاری میداد و اعتقاد داشت مردم باید مانند خود او زندگی کنند؛ از همین رو سفارش داده بود که دوازده هزار کولی یا لوری (به معنای نوازنده) از هندوستان به ایران وارد کنند تا برای مردم موسیقی بنوازند. تعداد این لوریان (یا لولیان) در برخی منابع دیگر متفاوت ذکر شده (مثلاً در شاهنامه فردوسی دههزار ذکر شده) اما در اصل مطلب بین آنها توافق هست. به هر تقدیر، جایگاه اعلای موسیقیدانان در دربار توسط جانشینان بهرام گور نیز حفظ شد تا آن که در زمان انوشیروان باری دیگر به شکلی که در زمان اردشیر متداول بود بازگشت.[۳] نام این نوازندگان هم به صورت کولی، کاولی یا کابلی و هم به صورت لوری (اشاره به این که بعداً در لرستان سکنا گزیدند) یا لولی آمدهاست و ریشهٔ تاریخیشان به دوران هخامنشیان باز میگردد که در آن بسیاری از موسیقیدانان این تمدن در منطقهٔ هندوستان ساکن بودند.[۴]
دورهٔ خسرو پرویز را عدهای دورهٔ طلایی موسیقی ایران باستان میدانند، اگر چه داریوش صفوت معتقد است که در این دوره جایگاه موسیقیدانان به اندازهٔ دوران بهرام گور رفیع نبود.[۵] در دورهٔ خسرو پرویز موسیقیدانان شاخصی از جمله باربد و نکیسا شکوفا گشتند.[۶]
موسیقیدانان شاخص
[ویرایش]داریوش صفوت با بررسی منابع مختلف، فهرستی از موسیقیدانان شاخص دورهٔ ساسانیان را به شرح زیر ذکر کردهاست و تأکید کرده که اغلب آنها مربوط به دورهٔ خسرو پرویز بودهاند:[۷]
- آزادوار چنگی
- آفرین
- باربد: نام او به صورت «پهلبد»، «فهلبد» و «باربد جهرمی» نیز آمدهاست. وی نوازندهٔ عود بود و مقام اجتماعی بسیار والایی داشت و مورد علاقهٔ ویژهٔ خسرو پرویز بود.
- بامشاد
- خار کش
- خسروانی
- رامتین: نام وی به صورت رامنین، رامی و رام نیز آمدهاست. گفته شده که وی نوعی از ساز چنگ اختراع کرده بود که آن را نیز رام یا رامی مینامیدند.
- سرکش: احتمالاً یونانی و نام اصلیاش سرگیوس بودهاست.
- سرکب: نامش به صورت سرگس نیز آمده و ممکن است همان سرکش باشد.
- کاسهگر: گفته شده که وی بر کاسههای چینی مینواختهاست
- نکیسا: نوازندهٔ چنگ بود. معلوم نیست که وی ایرانی بوده یا یونانی.
تقسیمبندیهای موسیقایی
[ویرایش]سی لحن باربد
[ویرایش]باربد برای بزم خسرو پرویز، ۳۶۰ دستان ساخته بود که هر روز سال، یکی از آنها را مینواخت. در منابع بعدی، برای توصیف این دستانها واژههایی نظیر «لحن»، «پرده»، «قول»، «ترانه» و «تصنیف» نیز به کار رفتهاست. داریوش صفوت مینویسد که هیچیک از منابع (از جمله خسرو و شیرین اثر نظامی گنجوی و برهان قاطع اثر محمدحسین بن خلف تبریزی) نام تمام این الحان را در خود ندارند و وی با تجمیع و مقایسهٔ این منابع، نام ۱۷۱ لحن را به دست آوردهاست. همچنین ۳۰ لحن از این بین، دارای اهمیت ویژه بودند و با اصطلاح سی لحن باربد شناخته میشدند اما صفوت بین فهرستی که این منابع برای سی لحن آوردهاند مغایرتهایی یافت لذا فهرست این سی لحن را به شکل و ترتیبی که در منظومهٔ خسرو و شیرین آمده ذکر کرده (شمارههای ۱ تا ۳۰ در فهرست زیر) و ۱۴۱ مورد دیگر را تنها به صورت الفبایی فهرست کردهاست.[۸]
- گنج بادآورد
- گنج گاو
- گنج سوخته
- شادُروان
- تخت طاقدیس
- ناقوسی
- اورنگی
- حقه کاووس
- ماه بر کوهان
- مشکدانه
- آرایش خورشید
- نیمروز
- سبز در سبز
- قفل رومی
- سروستان
- سروِ سهی
- نوشینباده (نوشباده)
- رامش جان
- سازِ نوروز
- مشکویه
- مهرگانی
- مروای نیک
- راه شبدیز
- شب فرخ
- فرخ روز
- غنجه کبکدری
- نخجیرگان
- کین سیاوش
- کین ایرج
- باغ شیرین
- آئین
- آرایش
- ارجنه
- ارغن
- آزادوار
- اشکنه
- افسر بهار
- افسر سگزی
- انگبین
- اوج
- باخرز
- باد نوروز
- باده
- بار وزنه
- باغ سیاوشان
- باغ شهریار
- بانگ عنقا
- بستان شیرین
- بسته
- بسکنه
- بند شهریار
- بهار بشکنه
- بهمن
- بهمنجه
- پالیزبان
- پنجهٔ کبکدری
- پیکرد گرد
- تخت اردشیر
- تکاو
- تیزی باخرز
- تیزی راست
- تیف گنج
- جامهدران
- چکک
- چغان
- چغانه
- چکاوک
- چکوک
- خارکش
- خارکن
- خانه عنقا
- خرم
- خرنای
- خسروانی
- خما خسرو
- دادآفرید
- دادآفرین
- درغم
- درغم افسر سگزی
- دلانگیزان
- دنه
- دیرسال
- دیف رخش
- دیو رخش
- راح (راح روح)
- راست
- راه راست
- رامشخوار
- راهوی
- رباب
- روش چراغ
- روح (راه روح)
- رُهاوی
- زاغ
- زلزل
- زنبور
- زنگانه
- زیرافکن
- زیرافکند
- زیر بزرگان
- زیر خرد
- زیر قیصران
- زیر وستا
- سازگری
- سبز بهار (سبزهٔ بهار)
- سپهبدان
- ستا
- ستاه
- سرانداز
- سرکش
- سرود پارسی
- سروستاه
- سروناز
- سیوارتیر
- شادباد
- شاد زود
- شاورد
- شایورد (شادورد)
- شباب
- شخج
- شهر روذ
- شیشم
- عشاق
- قالوس
- قلندر
- قمری
- قیصران
- کاسهگر
- کاویزنه
- کبکدری
- کسری
- کیخسروی
- گل
- گلزار
- گلنوش
- گنج فریدون
- گنجدار
- گنج عروس
- گنج کاووس
- لبینا
- لیلی
- ماوراءالنهری
- مجلسافروز
- مشکمالی
- مشکموئی
- مشکوئی
- مویه زال
- مهربانی
- مهرمانی
- مهرگان بزرگ
- مهرگان خردک (مهرگان کوچک)
- می بر سر بهار
- نار شیرین
- نای
- نخچیر گاو
- نغمهٔ عنقا
- نوبهاری
- نوروز بزرگ
- نوروز خارا
- نوروز خردک
- نوروز کیقبادی
- نوشباد
- نوشباده
- نوش لبینا
- نوش لبیعا
- نهاوندی
- نیمراست
- نوشینه
- ورشان
- هفت گنج
- یاقوت
هفت خسروانی
[ویرایش]خسروانی، به جز آن که نام یکی از این الحان بود (که بالاتر اشاره شد)، در معنای دیگری نیز به کار میرفتهاست: قطعههای موسیقی بر اساس پردههای سازندهٔ آنها بررسی میشدند و آنها که با هم مشابهت داشتند در یک دسته قرار میگرفتند و به این ترتیب هفت خسروانی به دست میآمد. این هفت خسروانی چنین نام داشتند و اگر چه نام همهٔ آنها در اسناد نیامده ولی صفوت نام برخی از آنها به قرار زیر ذکر میکند: سکاف، ماداروسنان، سائیکاد، سیسوم (ششم)، جوبران.[۹] و حسینعلی ملاح نام آنها را به این قرار میداند: بهار، بندستان، آپرین، مادوزسپان، ششم، گوه، اسپراس.[۱۰]
صفوت به نقل از ملاح مینویسد که بعد از اسلام، بدون در نظر گرفتن منطقی که موجب پیدایش هفت خسروانی شد، به تناسب ماههای سال تعداد آنها را از ۷ به ۱۲ افزایش دادند و به این ترتیب مقامهای دوازدهگانه به دست آمدند. صفوت همچنین هفت خسروانی را با آنچه عوفی «هفت دستگاه شاهانه» نامیده و مسعودی «طرق ملوکیه» نامیده برابر میداند.[۱۱]
پانویس
[ویرایش]- ↑ صفوت، پژوهشی کوتاه، ۱–۵.
- ↑ برکشلی، ردیف هفت دستگاه، ۱۴.
- ↑ صفوت، پژوهشی کوتاه، ۵–۷.
- ↑ منظمی، گذری بر موسیقی دوران باستان، ۷۷.
- ↑ صفوت، پژوهشی کوتاه، ۷.
- ↑ صفوت، پژوهشی کوتاه، ۷–۸.
- ↑ صفوت، پژوهشی کوتاه، ۸–۱۲.
- ↑ صفوت، پژوهشی کوتاه، ۱۲–۱۸.
- ↑ صفوت، پژوهشی کوتاه، ۱۹–۲۰.
- ↑ زندهبودی، وضیعت موسیقی ایرانی قبل از ورود اعراب (I).
- ↑ صفوت، پژوهشی کوتاه، ۱۹–۲۰.
منابع
[ویرایش]- برکشلی، مهدی (۱۳۸۹). ردیف هفت دستگاه موسیقی ایرانی. تهران: ماهور. شابک ۹۷۹۰۸۰۲۶۰۴۲۴۷.
- زندهبودی، ابوالفضل (۲۶ تیر ۱۳۹۴). «وضعیت موسیقی ایرانی قبل از ورود اعراب (I)». گفتگوی هارمونیک. دریافتشده در ۱ فوریه ۲۰۱۸.
- صفوت، داریوش (۱۳۵۰). پژوهشی کوتاه دربارهٔ استادان موسیقی ایران و الحان موسیقی ایرانی. تهران: وزارت فرهنگ و هنر. صص. ۱۰۱ صفحه. (شماره کتابشناسی ملی: ۴۶۰۱۹ّ)
- منظمی، درویش رضا (۱۳۸۰). «گذری بر موسیقی دوران باستان». هنرهای زیبا (۹): &#۸۲۰۶, ۷۶-۷۸.