Category:Persian terms with redundant head parameter
Jump to navigation
Jump to search
Newest and oldest pages |
---|
Newest pages ordered by last category link update: |
Oldest pages ordered by last edit: |
Persian terms that contain a redundant head= parameter in their headword (called using {{head}}
or a language-specific equivalent).
Individual languages can prevent terms from being added to this category by setting `data.no_redundant_head_cat`.
Jump to: Top – آ ا ب پ ت ث ج چ ح خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ ع غ ف ق ک گ ل م ن ه و ی |
Pages in category "Persian terms with redundant head parameter"
The following 200 pages are in this category, out of 504 total.
(previous page) (next page)آ
ا
- ا
- اتراق کردن
- اتفاق افتادن
- اتو کردن
- اجرا کردن
- احاطه داشتن
- احتیاج داشتن
- اداره کردن
- از یاد بردن
- از یک سو
- از یک طرف
- ازدواج کردن
- استخراج کردن
- استفاده کردن
- استمنا کردن
- اسکی کردن
- اشتباه لپی
- اشتباه کردن
- اشک باریدن
- اشک ریختن
- اصرار کردن
- اطاعت کردن
- اعتراض کردن
- اعتراف کردن
- اعتماد داشتن
- اعدام کردن
- اعلام کردن
- اغوا کردن
- افسوس خوردن
- افشا شدن
- افق رویداد
- اقامت داشتن
- امضاء کردن
- امیدوار بودن
- انتخاب کردن
- انتقاد کردن
- انجام دادن
- اندرکنش بنیادی
- اندرکنش ضعیف
- اندرکنش قوی
- انرژی تاریک
- انرژی هستهای
- انزال کردن
- انسان کامل
- انسانشناسی فرهنگی
- ـانه
- اهل بیت
- اهل درد
- اوج لذت جنسی
- اولین
- اپلای کردن
- ایجاد کردن
- ایستگاه اتوبوس
ب
- با هم
- باد خورشیدی
- باد ستارهای
- باران آمدن
- باز کردن
- بازتاب کردن
- بازنگری کردن
- بازگو کردن
- بازی کردن
- بالا رفتن
- بته جغه
- بحث کردن
- بد آمدن
- برای اینکه
- برای اینکه
- برف باریدن
- برپا کردن
- بزرگ شدن
- بستاوه شدن
- بعد از
- بلد بودن
- بلند کردن
- بمبگذار انتحاری
- بندگی کردن
- به تازگی
- به خاطر سپردن
- به خواب رفتن
- به خودی خود
- به دست آوردن
- به دنیا آمدن
- به زبان آوردن
- به سرای باقی شتافتن
- به فراموشی سپردن
- به هم زدن
- به وجود آمدن
- به وجود آوردن
- به وجود اومدن
- به کار بردن
- بهتان زدن
- بو کردن
- بوبو
- بوسنیا و هرزگوینا
- بی قید و شرط
- بیدار شدن
- بیدار کردن
- بیـ
- بیمار شدن
- بیخانمان
ت
- تأکید
- تایید کردن
- تبریک گفتن
- تجدید نظر کردن
- تحصیل کردن
- تحمل کردن
- تخت طاووس
- تخم مرغ
- ترجمه کردن
- تسلیم شدن
- تشکر کردن
- تصمیم گرفتن
- تعیین کردن
- تف کردن
- تفریح کردن
- تفسیر کردن
- تقسیم کردن
- تقلید کردن
- تقویت کردن
- تقیه کردن
- تلفظ کردن
- تمام شدن
- تمام کردن
- تمایل جنسی
- تمایل داشتن
- تمرین کردن
- تمیز کردن
- تمییز دادن
- تنظیم کردن
- تهدید کردن
- تهمت زدن
- توصیف کردن
- توصیه کردن
- توضیح دادن
- توییت کردن
- تکان خوردن
- تکرار کردن
- تکزنگ زدن
- تیپ