تشخیص (آرایه ادبی)
ظاهر
بخشی از سلسله مقالات در مورد |
آرایههای ادبی |
---|
درگاه ادبیات فارسی |
تشخیص یا جانبخشی به اشیا آرایهای ادبی است که صفتها یا رفتار انسانی را به جانوران یا اشیاء نسبت میدهد.[۱][۲]
تشخیص گونهای از استعاره مکنیه است که مشبه غیرانسان است و ویژگی انسانی به آن نسبت داده میشود.
نمونهها
[ویرایش]- آن همه ناز و نعمتم که خزان میفرمود / عاقبت در قدم باد بهار آخر شد (حافظ): در این بیت «نازیدن» که ویژهٔ آدمی است به خزان (پاییز) نسبت داده شدهاست.
- آسمان از شوق دف میزد- شط خرمشهر کف میزد-چشم در چشم افق میدوخت-در دهان تانکها میسوخت- دست او در دست نارنجک -شیر مردان را صدا میزد-ناگهان تکبیر پر واکرد-خط دشمن گیج و سرگردان.
- به مغرب سینه مالان قرص خورشید / نهان میگشت پشت کوهساران (بیدل) از نسبت دادن قید سینه مالان به خورشید آرایهٔ تشخص پدیدآمده است.
یا مثلا این بیت سحر در شاخسار بوستانی/چه خوش میگفت مرغ نغمه خوان ای دیو سپید پای در بند/ای گنبد گیتی ای دماوند
جستارهای وابسته
[ویرایش]منابع
[ویرایش]- ↑ «فرافکنی و شخصیت بخشی در شعر حافظ». پرتال جامع علوم انسانی. دریافتشده در ۲۰۲۱-۰۱-۱۷.
- ↑ "شخصیتبخشی به می در شعر حافظ". زیباییشناسی ادبی. 9 (37): 33–52. 2018-09-23. ISSN 1735-837X.