آشغال
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- فارسی
آوایش
[ویرایش]- /آش/غال/
اسم مرکب
[ویرایش]آشغال
- هر چیز دور ریختنی، هر چیز بیارزش. خُرد و ریز. زباله.
- (توهینآمیز): آدم بی ارزش و پست.
- آشغال ممکن است در زبان معیار باستان بصورت آش - غال قابل تجزیه باشد؛ و منظور از آش در این کلمه آچ یا گشودن مانند گشودن در یا دروازه است.
برگردانها
[ویرایش]ترجمه | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
منابع
[ویرایش]- فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین/ فرهنگ شمس