ابداع
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- عربی
آوایش
[ویرایش]- /اِبداع/
اسم مصدر
[ویرایش]ابداع
- ایجاد چیزی نو؛ نوآوری. نو آوردن، نو پیدا کردن، ایجاد، اختراع.
- آفرینش، خلقت.
- (فلسفه قدیم): ایجاد اشیا از سوی خداوند که مسبوق به ماده و زمان نباشد. نیز احداث.
- (ادبی): در بدیع، آوردن چند صنعت بدیعی در یک بیت یا عبارت مانند این بیت: تا نسوزد برنیاید بوی عود/ پخته داند کاین سخن با خام نیست. «سعدی»
- شعر نو گفتن، به طرز نو شعر سرودن.
- کند شدن مرکب در رفتار، درماندن.
برگردانها
[ویرایش]ترجمه | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
|
منابع
[ویرایش]- فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین