پرش به محتوا

ترک

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

گونه‌های دیگر نوشتاری

[ویرایش]

ریشه‌ لغت

[ویرایش]
  • فارسی
جستجو در ویکی‌پدیا ویکی‌پدیا مقاله‌ای دربارهٔ مردمان ترک دارد

آوایش

[ویرایش]
  • /تُرک/

اسم

[ویرایش]

ترک

  1. یک گروه خاص قومی با زبان و فرهنگ متمایز که در بخش از مرکز آسیا هستند
    ترک‌ها به لحاظ زبان همسان ولی لهجه‌های گوناگون هستند.
  2. شاهنامه ایشان را منتسب به تور و میان توران، ترکان و ترکان‌چین تمایز قائل است.
    طلایه بفرمود تا ده هزار.....بُوَد ترک برگستوان‌ور سوار (شاهنامه)
  3. زیباروی، معشوق

ریشه شناسی ۲

[ویرایش]

قید

[ویرایش]

تَرک

  1. واگذاشتن، رها کردن، ترک کردن.
  2. کسی که پشت سر سوار (اسب، موتور و ...) می‌نشیند.

قید

[ویرایش]

تَرَک

  1. ترک پا، شکاف، رخنه.
  2. هر صدا و آوازی که از شکستن و ترکیدن چیزی برآید.

زبان دیگر

[ویرایش]

زبان دیگر

[ویرایش]
  • فرانسوی

اسم

[ویرایش]
  1. ترگ، کلاهخود، مغ.

برگردان‌ها

[ویرایش]
ترجمه

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین