پرش به محتوا

زدن

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه‌ لغت

[ویرایش]
  • پهلوی

آوایش

[ویرایش]
  • /زَدَن/

مصدر فعل متعدی

[ویرایش]

زدن

  1. وارد آوردن ضربه بر چیزی، یا وارد کردن نیرو با فشار به جایی.
  2. چیزی را با فشار به جایی کوبیدن.
  3. کوفتن، آسیب رساندن. یورش بردن، حمله کردن. ربودن، دزدیدن. ضرب سکه. چیره شدن. برابری کردن.

عامیانه

[ویرایش]
  1. نامیزان بودن، درست نبودن.
  2. ضربان یافتن: زدن دل.
  3. الصاق کردن، چسباندن.
  4. قرار دادن، نصب کردن.
  5. نواختن آلات موسیقی.

فعل

[ویرایش]
  1. گذشتن، نواختن.


هَمْصَدْرْهای «زدن»
بن‌گذشته بن‌کنون بن‌آینده
زد زن زنین[📍]
فعل‌های «زدن»
عملواژه‌های «زدن»
عملواژه‌های فرایندی ساده
گذشته
شخص مفرد جمع
اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص
من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها
سادیک ️زدم 📤 ️زدی 📤 ️زد 📤 ️زدیم 📤 ️زدید 📤 ️زدند 📤
آستانیک هی‌زدم هی‌زدی هی‌زد هی‌زدیم هی‌زدید هی‌زدند
شروعیک تی‌زدم تی‌زدی تی‌زد تی‌زدیم تی‌زدید تی‌زدند
جاریک فی‌زدم فی‌زدی فی‌زد فی‌زدیم فی‌زدید فی‌زدند
فرجامیک وی‌زدم وی‌زدی وی‌زد وی‌زدیم وی‌زدید وی‌زدند
پایانیک دی‌زدم دی‌زدی دی‌زد دی‌زدیم دی‌زدید دی‌زدند
پیوستیک پی‌زدم پی‌زدی پی‌زد پی‌زدیم پی‌زدید پی‌زدند
روالیک می‌زدم می‌زدی می‌زد می‌زدیم می‌زدید می‌زدند
کنون
شخص مفرد جمع
اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص
من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها
سادیک ️زنم 📤 ️زنی 📤 ️زند 📤 ️زنیم 📤 ️زنید 📤 ️زنند 📤
آستانیک هی‌زنم هی‌زنی هی‌زند هی‌زنیم هی‌زنید هی‌زنند
شروعیک تی‌زنم تی‌زنی تی‌زند تی‌زنیم تی‌زنید تی‌زنند
جاریک فی‌زنم فی‌زنی فی‌زند فی‌زنیم فی‌زنید فی‌زنند
فرجامیک وی‌زنم وی‌زنی وی‌زند وی‌زنیم وی‌زنید وی‌زنند
پایانیک دی‌زنم دی‌زنی دی‌زن دی‌زنیم دی‌زنید دی‌زنند
پیوستیک پی‌زنم پی‌زنی پی‌زند پی‌زنیم پی‌زنید پی‌زنند
روالیک می‌زنم می‌زنی می‌زند می‌زنیم می‌زنید می‌زنند
آینده
شخص مفرد جمع
اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص
من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها
سادیک ️زنینم 📤 ️زنینی 📤 ️زنیند 📤 ️زنینیم 📤 ️زنینید 📤 ️زنینند 📤
آستانیک هی‌زنینم هی‌زنینی هی‌زنیند هی‌زنینیم هی‌زنینید هی‌زنینند
شروعیک تی‌زنینم تی‌زنینی تی‌زنیند تی‌زنینیم تی‌زنینید تی‌زنینند
جاریک فی‌زنینم فی‌زنینی فی‌زنیند فی‌زنینیم فی‌زنینید فی‌زنینند
فرجامیک وی‌زنینم وی‌زنینی وی‌زنیند وی‌زنینیم وی‌زنینید وی‌زنینند
پایانیک دی‌زنینم دی‌زنینی دی‌زنیند دی‌زنینیم دی‌زنینید دی‌زنینند
پیوستیک پی‌زنینم پی‌زنینی پی‌زنیند پی‌زنینیم پی‌زنینید پی‌زنینند
روالیک می‌زنینم می‌زنینی می‌زنیند می‌زنینیم می‌زنینید می‌زنینند
عملواژه‌های نافرایندی ساده
انجامی
شخص مفرد جمع
اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص
من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها
گذشته سادیک ️بزدم 📤 ️بزدی 📤 ️بزد 📤 ️بزدیم 📤 ️بزدید 📤 ️بزدند 📤
شروعیک بتی‌زدم بتی‌زدی بتی‌زد بتی‌زدیم بتی‌زدید بتی‌زدند
پایانیک بدی‌زدم بدی‌زدی بدی‌زد بدی‌زدیم بدی‌زدید بدی‌زدند
پیوستیک بپی‌زدم بپی‌زدی بپی‌زد بپی‌زدیم بپی‌زدید بپی‌زدند
روالیک بمی‌زدم بمی‌زدی بمی‌زد بمی‌زدیم بمی‌زدید بمی‌زدند
من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها
کنون سادیک ️بزنم 📤 ️بزنی 📤 ️بزند 📤 ️بزنیم 📤 ️بزنید 📤 ️بزنند 📤
شروعیک بتی‌زنم بتی‌زنی بتی‌زند بتی‌زنیم بتی‌زنید بتی‌زنند
پایانیک بدی‌زنم بدی‌زنی بدی‌زند بدی‌زنیم بدی‌زنید بدی‌زنند
پیوستیک بپی‌زنم بپی‌زنی بپی‌زند بپی‌زنیم بپی‌زنید بپی‌زنند
روالیک بمی‌زنم بمی‌زنی بمی‌زند بمی‌زنیم بمی‌زنید بمی‌زنند
من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها
آینده سادیک ️بزنینم 📤 ️بزنینی 📤 ️بزنیند 📤 ️بزنینیم 📤 ️بزنینید 📤 ️بزنینند 📤
شروعیک بتی‌زنینم بتی‌زنینی بتی‌زنیند بتی‌زنینیم بتی‌زنینید بتی‌زنینند
پایانیک بدی‌زنینم بدی‌زنینی بدی‌زنیند بدی‌زنینیم بدی‌زنینید بدی‌زنینند
پیوستیک بپی‌زنینم بپی‌زنینی بپی‌زنیند بپی‌زنینیم بپی‌زنینید بپی‌زنینند
روالیک بمی‌زنینم بمی‌زنینی بمی‌زنیند بمی‌زنینیم بمی‌زنینید بمی‌زنینند
دستوری
شخص مفرد جمع
اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص
- تو - تویان/شما -
امر ️بزن 📤 ️بزنید 📤
نهی ️نزن 📤 ️نزنید 📤
هم‌مصدرهای «زدن»

––––

د نویز همیشه آن د تاپ

[ویرایش]

{{ترجمه-بالا}

| width=1% | |bgcolor="#FFFFE0" valign=top align=right width=48%|

| width=1% | |bgcolor="#FFFFE0" valign=top align=right width=48%|

|}