کوره
ظاهر
فارسی
[ویرایش]راه (~.)
اسم مرکب
[ویرایش]- راه باریک و ناهموار.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
ده (~. دِ)
- ده کم جمعیت که چندان آبادی نداشته باشد.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
(رِ)
اسم
[ویرایش]- بخش، قسمتی از مملکت. خره و خوره هم گفته میشود.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
(~.)
اسم
[ویرایش]- آتشدان، تنور، اجاق سرپوشیده. ؛از ~ دررفتن کنایه از: سخت خشمگین شدن.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
- oven
برگردانها
[ویرایش]- انگلیسی
- stove