پرش به محتوا

موس

از ویکی‌واژه

(مُ وْ)

فارسی

[ویرایش]

ریشه‌شناسی

[ویرایش]

اسم

[ویرایش]

دستگاه الکترونیکی کوچکی که به رایانه متصل شود و با حرکت دادن آن بتوان مکان نما را روی صفحة نمایش جا به جا کرد و با دکمه‌های آن به سیستم فرمان‌هایی داد، موشی. (فره)

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین

اسم

[ویرایش]
  1. کپل، سرین، باسن، کون.

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین

برگردان‌ها

[ویرایش]
انگلیسی
sniff