Academia.eduAcademia.edu

هفتادمین جشنواره کن ـ مجله زنان امروز

2017, مجله زنان امروز ـ شماره 24

مرد هفتادساله ای که باید از اشتباهاتش درس بگیرد گزارش هفتادمین دورۀ جشنوارۀ سینمایی کن (2017 فرانسه)

‫منایی از فیلم فریبخورده‬ ‫سینمای جهان‬ ‫گزارش هفتادمین دورۀ جشنوارۀ سینمایی کن (‪ ۲0۱7‬ـ فرانسه)‬ ‫مرد هفتادسالهای‬ ‫که باید از اشتباهاتش درس بگیرد‬ ‫عسل باقری‬ ‫جشن هفتادسالگی سینمای جهان و دوربینهای امنیتی‬ ‫اولین خربی که هر سال از جشنوارۀ کن منترش میشود رومنایی پوسرت این رویداد فرهنگی‬ ‫است که معموالً یک ماه قبل از برگزاری این جشنواره اتفاق میافتد‪ .‬پوسرت امسال تصویر‬ ‫بازیگر نامدار ایتالیایی‪ ،‬کلودیا کاردیناله‪ ،‬را در عکسی سیاه و سفید نشان میدهد که‬ ‫عکاسی ناشناس در سال ‪ 1959‬گرفته است‪ .‬ویژگیهایی چون زمینۀ قرمز اشباعشدۀ پوسرت‬ ‫با نوشتههایی به رنگ طالیی‪ ،‬خندۀ بازیگر و پیچوتاب دامن نشانههایی از شادی‪ ،‬جشن و‬ ‫س ُبکی را نشان میدهد‪ .‬توصیف مذکور شاید متام آن چیزی باشد که جامعۀ مشوش و بیقرار‬ ‫این روزهای فرانسه به آن نیاز داشت‪ ،‬اما برخالف آنچه ظاهر این پوسرت وعده میدهد‬ ‫امسال جشنوارۀ کن هفتادمین دورۀ خود را در محیطی بیش از اندازه امنیتی‪ ،‬مثل هر سال‬ ‫در ماه می‪ ،‬اما با چند روز تأخیر بهدلیل انتخابات ریاستجمهوری فرانسه‪ ،‬در کنار سواحل‬ ‫آرام شهر کن جشن گرفت‪ .‬التهاب و دلهرۀ جامعۀ فرانسه‪ ،‬در پی اتفاقات تروریستی اخیر‪،‬‬ ‫برگزارکنندگان این مهمترین رویداد سینامیی جهان را مجبور به کنرتل قدم به قدم مدعوین و‬ ‫دوستداران جشنواره کرد‪ ،‬طوری که تولد هفتادسالگی جشنواره از حالت جشنی که انتظارش‬ ‫میرفت خارج شده بود‪.‬‬ ‫زنان و هفتادمین جشنوارۀ کن‬ ‫موضوع زنان در جشنوارۀ امسال مسئلهای پررنگ به نظر میرسید و گویی دغدغهای بود‬ ‫برای حواشی آن‪ .‬از لحظۀ رومنایی پوسرت جشنواره‪ ،‬فعاالن حقوق زنان و کاربران شبکههای‬ ‫اجتامعی به نقد تصویر فتوشاپشدۀ بازیگر مشهور ایتالیایی در پوسرت کن پرداختند و الغرتر‬ ‫نشان دادن این بازیگر را در پوسرت‪ ،‬در مقایسه با عکس اصلی‪ ،‬توهینی به این بازیگر و نیز به‬ ‫متام زنان دانستند‪ .‬اما کاردیناله در مصاحبهای با «‪ »AFP‬در این باره گفت که پوسرت جشنواره‬ ‫‪۶5‬‬ ‫بههیچوجه بازمناییِ شخص او نیست‪ ،‬بلکه بازمناییِ یک‬ ‫پرواز یا س ُبکی است‪ .‬در نتیجه طبیعی به نظر میرسد که‬ ‫تصویر را به این دلیل روتوش کنند‪.‬‬ ‫حضور دوازده فیلم از کارگردانهای زن در فهرست‬ ‫چهلونهنفرۀ فیلمهای کل جشنوارۀ کن امسال اتفاقی‬ ‫کمنظیر در دو دهۀ اخیر است‪ .‬مونیکا بلوچی‪ ،‬بازیگر‬ ‫مشهور ایتالیایی‪ ،‬که مجری دو برنامۀ افتتاحیه و اختتامیه‬ ‫بود‪ ،‬صحبتهایش را با مقایسۀ هفتادسالگی جشنواره و‬ ‫سن زنان آغاز کرد و با گفنت اینکه جاافتادگی بر زیبایی و‬ ‫جوانی برتری دارد‪ ،‬طعنهای داشت بر نشانههای کاذب‬ ‫سن و زیبایی که در سینام حاکم شده است‪.‬‬ ‫در بخش اصلی جشنواره هفت جایزه به زنان رسید‬ ‫که مهمترینش جایزۀ کارگردانی برای فیلم فریبخورده‬ ‫ساختۀ سوفیا کاپوال بود‪ .‬این کارگردان جوان امریکایی‬ ‫دومین زنی است که در هفتاد سال برگزاری این رویداد‬ ‫فرهنگی موفق به دریافت این جایزه شده است‪.‬‬ ‫نخستینبار یولیا سولنتسهوا از اتحاد جامهیر شوروی‬ ‫در سال ‪ 1961‬برای فیلم ت� ی ن‬ ‫ر� سالهای ی ن‬ ‫آتش� جایزۀ‬ ‫کارگردانی جشنوارۀ کن را دریافت کرد‪.‬‬ ‫ً‬ ‫جایزۀ فیلمنامه به لین رمزی برای تو واقعا‬ ‫هیچوقت اینجا نبودی تعلق گرفت‪ .‬این کارگردان زن‬ ‫‪ .‬سال چهارم ‪ .‬شـمارۀ ‪ . ۲۴‬تیــر ‪۱۳۹۶‬‬ ‫منایی از فیلم نآ�ا‬ ‫در بخش اصلی کن‬ ‫هفت جایزه به زنان‬ ‫رسید که مهمترینش‬ ‫جایزۀ کارگردانی‬ ‫برای فیلم فریبخورده‬ ‫ساختۀ سوفیا کاپوال‬ ‫بود‪ .‬این کارگردان‬ ‫جوان امریکایی‬ ‫دومین زنی است‬ ‫که در هفتاد سال‬ ‫برگزاری این رویداد‬ ‫فرهنگی موفق به‬ ‫دریافت این جایزه‬ ‫شده است‪.‬‬ ‫ت�بستان‪ ،‬اولین ساختۀ مریم گورمقتیق‪ ،‬کارگردان مقیم سوئیس و فرانسه‪ ،‬هم در بخش ‪Acid‬‬ ‫(مؤسسۀ پخش سینامی مستقل) منایش داده شد‪ .‬این فیلم مستند داستانی‪ ،‬اثری جادهای‬ ‫است که سه پرس دانشجوی ایرانی را در سفری چندروزه از پاریس به جنوب فرانسه به تصویر‬ ‫میکشد‪ .‬فیلم با تکیه بر طنز بالقوۀ سه شخصیتش بسیاری از دغدغههای مهاجرت جوانان‬ ‫طبقۀ متوسط و نسبتاً مرفه ایران را ترسیم میکند‪ ،‬بدون آنکه نگاهی پیچیده داشته باشد یا‬ ‫مخاطب را خسته کند‪ .‬اما شاید احساسیترین و مهمترین اتفاق سینامی امسال ایران‪ ،‬در‬ ‫بخش منایشهای ویژه‪ ،‬با حضور آخرین فیلم تجربی زندهیاد عباس کیارستمی به نام ‪ ۲4‬ی‬ ‫فر�‬ ‫رقم خورد‪ .‬این فیلم نگاه مینیمالیستی و صلحآمیز کیارستمی به جهان پرهیاهو و جنگزدۀ‬ ‫معارص را بهخوبی نشان میدهد‪ .‬محیط امنیتی و پلیسی جشنوارۀ کن‪ ،‬بازرسیهای مداوم‬ ‫لوازم شخصی برای حضور در هر سالن منایش و تخلیۀ ناگهانی کاخ جشنواره بهدلیل وجود‬ ‫بستهای بینام در تضاد کامل بود با ‪ 24‬فریمی که عباس کیارستمی هایکووار و بیکالم از‬ ‫جهانی به تصویر کشیده که دوست داشت در آن زندگی کند‪ .‬به نظرم این منایش هر مخاطبی‬ ‫را‪ ،‬حتی آنان را که با سینامی کیارستمی ارتباط برقرار منیکنند‪ ،‬در احساسی بین آرامش‪،‬‬ ‫شعف و غم معلق نگه میدارد‪ .‬شاید ‪ ۲4‬ی‬ ‫فر� کیارستمی تنها داللت جشنوارۀ کن امسال بود‬ ‫در راستای س ُبکی و پرواز کلودیا کاردیناله بر پوسرت جشنواره؛ داللتی بر اینکه سینام آنگاه که‬ ‫فراتر از جهانش پیش میرود به جشنی روزمره تبدیل میشود‪.‬‬ ‫چهلوهشتسالۀ انگلیسیتبار جایزۀ فیلمنامه را‬ ‫بهطور مشرتک با کارگردان یونانی‪ ،‬یورگوس النتیموس‪،‬‬ ‫سازندۀ ت ن‬ ‫کش� گوزن مقدس‪ ،‬به دست آورد‪.‬‬ ‫جایزۀ دوربین طالیی به کارگردان زن فرانسوی‬ ‫تعلق گرفت‪ .‬لویی رسای با فیلم اولش‪ ،‬زن جوان‪ ،‬که‬ ‫فیلمی زنمحور است و با یک گروه فیلمسازی کامالً‬ ‫زنانه ساخته شده و در بخش نوعی نگاه رشکت کرده‬ ‫بود‪ ،‬برندۀ این جایزه شد‪ .‬سال گذشته‪ ،‬هدا بنیامینا‪،‬‬ ‫کارگردان زن مراکشی ـ فرانسوی‪ ،‬با فیلم اولش به نام‬ ‫ت‬ ‫ملکو�ها که حول محور دخرتان فقیر حومهنشین‬ ‫پاریس بود‪ ،‬این جایزه را به دست آورد‪.‬‬ ‫سینمای ایران و دیازپورایش‬ ‫امسال با اینکه در قسمت اصلی مسابقه فیلمی از ایران‬ ‫نبود‪ ،‬اما سینامی ایران و دیازپورایش حضور پررنگی‬ ‫در این جشنوارۀ بیناملللی داشت‪ .‬اصغر فرهادی که‬ ‫سال گذشته با فیلم فروشنده برندۀ دو جایزۀ فیلمنامه‬ ‫و بهرتین بازیگر نقش مرد با بازی شهاب حسینی شد‪،‬‬ ‫با حضورش روی صحنه‪ ،‬هفتادمین دورۀ جشنوارۀ‬ ‫رسام افتتاح کرد‪ .‬فیلم ِلرد‪ ،‬ساختۀ‬ ‫بیناملللی فیلم کن را ً‬ ‫محمد رسول اف برندۀ جایزۀ اصلی بخش نوعی نگاه‬ ‫شد‪ .‬فیلم کوتاه حیوان‪ ،‬ساختۀ بهرام و بهمن ارک‪ ،‬هم‬ ‫برندۀ جایزۀ دانشجویی سینه فونداسیون شد‪ .‬فیلم‬ ‫آنها‪ ،‬ساختۀ آناهیتا قزوینیزاده‪ ،‬در بخش غیررقابتی‬ ‫فیلمهای ویژه منایش داده شد‪ .‬این کارگردان جوان‬ ‫مقیم امریکا در سال ‪ 2013‬در بخش فیلمهای کوتاه‬ ‫دانشجویی سینه فونداسیون برای فیلم ج پ�ه ت‬ ‫وق� ج پ�ه‬ ‫بود جایزۀ اول را نصیب خود کرده بود‪ .‬فیلم وقت‬ ‫ن�هار‪ ،‬ساختۀ علیرضا قاسمی‪ ،‬در رقابت با نُه فیلم کوتاه‬ ‫دیگر موفق به دریافت جایزه نشد‪ .‬فیلم ت�ران ت�بو‪،‬‬ ‫ساختۀ علی سوزنده‪ ،‬کارگردان ایرانیتبار مقیم آملان‪،‬‬ ‫هم در بخش هفتۀ منتقدان حضور داشت‪ .‬قبل از پ� ی�ن‬ ‫‪ .‬سال چهارم ‪ .‬شـمارۀ ‪ . ۲۴‬تیــر ‪۱۳۹۶‬‬ ‫‪۱‬‬ ‫سینمای دغدغههای توخالی‬ ‫با نگاهی اجاملی به فیلمهای هفتادمین دورۀ جشنوارۀ کن شاید بهراحتی بشود به این‬ ‫موضوع پی برد که اگر این جشنواره قرار است موقعیتی از سینامی جهان را نشان دهد و اگر‬ ‫سینام قرار است موقعیتی از جهان و جهانبینی امروز را نشان دهد‪ ،‬حا ِل امروز جهان تعریف‬ ‫چندانی ندارد‪ .‬فیلمهای امسال جشنواره در مقایسه با سال گذشته فیلمهایی بودند نسبتاً‬ ‫ضعیف‪ .‬در حواشی جشنواره کمرت کسی را میشد رساغ گرفت که با خروج از سالن منایش‬ ‫احساس پرواز و پایکوبی داشته باشد‪ .‬جشنوارۀ کن در مقام وفادارترین آینۀ سینامی جهان‪،‬‬ ‫امسال در کل‪ ،‬تصویری خشن از جهان امروز بود‪ .‬این منایش خشونت بر پایۀ جهانبینی‬ ‫صورت نگرفته بود و به جای ایجاد فضایی در ذهن برای تفکر و تنفس‪ ،‬فقط احساس خفگی‬ ‫و تنفر را در مخاطب فعال میکرد‪.‬‬ ‫در این میان و در جشنوارهای که هفتادسالگیاش را با اعالم حضور پررنگ زنان از‬ ‫پوسرت تا اهدای جوایز به رخ میکشد‪ ،‬بازمنایی تصویر زنان در فیلمهای امسال جشنواره‪،‬‬ ‫بهجز چند فیلم‪ ،‬بازمنایی کمرنگ و دور از انتظاری بود‪ .‬در ادامۀ این یادداشت سعی میکنم‬ ‫به شخصیتپردازی نقش برخی زنان در چند فیلم از بخشهای متعدد جشنواره بپردازم‪.‬‬ ‫‪۶۶‬‬ ‫منایی از فیلم معشوق یکروزه‬ ‫زنان عاشق بدبخت‬ ‫اولین فیلمی که دیدم فیلم فرانسوی رودن ساختۀ ژاک دوالون بود‪ .‬فیلم هامنطور که از نام‬ ‫آن پیداست به دوران میانسالی و شهرت مجسمهساز برجستۀ فرانسوی میپردازد‪ .‬ریتم فیلم‬ ‫کُند است که با بازمنایی کار مجسمهسازی همخوان است‪ .‬مسلامً وقتی فیلمنامه به زندگی‬ ‫آگوست رودن میپردازد‪ ،‬منیتواند از روابط نامتعارف او با زنان دوری کند‪ .‬رودن در این فیلم‬ ‫مردی بوالهوس است که بدون کامجوییهایی متنوع از زنان توانایی زندگی ندارد‪ .‬اما دو زن‬ ‫در زندگی این هرنمند نقش بسیار مهمی داشتهاند‪ :‬نخست رز‪ ،‬که همراه همیشگی او در خانه‬ ‫بوده‪ ،‬و دیگری کامیل کلودل‪ ،‬هرنمند مجسمهساز و شاگرد رودن‪ ،‬که به مدت سه سال عشقی‬ ‫شورانگیز را با او تجربه میکند‪ .‬اما از این همدلیِ رز و عشق سوزانِ کلودل چیز زیادی در‬ ‫فیلم دیده منیشود‪ .‬رز تصویر زنی بدهیبت‪ ،‬بیقواره و بدخُلق است که برای تسالی حسادت‬ ‫خود به عروسکش پناه میبرد‪ .‬کامیل کلودل در فیلم دخرت جوانی است که بیش از آنکه شور‬ ‫عاشقانهاش به تصویر کشیده شود‪ ،‬حسادتش به هرن رودن در مرکز ثقل داستان قرار دارد‪.‬‬ ‫بچهدار شدن یکی دیگر از الیههایی است که فیلم با تکیه بر آن میخواهد تجربۀ زنانگی را‬ ‫معنا کند‪ .‬رودن پرسی را که از رز دارد به فرزندی منیپذیرد و همیشه او را در جایگاهی پایین‬ ‫نگه میدارد و هنگامی که کامیل باردار میشود او را به سقط جنین مجبور میکند‪ .‬از آن روز‬ ‫کامیل به سمت غیرعادی شدن و جنون پیش میرود‪ .‬نگاه فیلم آنقدر مردساالر است که‬ ‫حتی جنون عاشقانۀ کامیل کلودل و بسرتی شدنش از فرط عاشقی در فیلم به تصویر کشیده‬ ‫منیشود‪ .‬اگر مخاطب از داستان زندگی رودن و کلودل آگاه نباشد‪ ،‬فیلم امکان درک آن عشق‬ ‫سوزان را به او نخواهد داد‪ .‬رودن فیلمی است با نگاهی بسیار محافظهکار به زندگی هرنمندی‬ ‫که بیباکانه و با خودخواهیِ کامل زنان را دوست دارد‪ .‬به عبارت دیگر‪ ،‬این فیلم زنان را فقط‬ ‫در دو جایگاه قرار میدهد‪ :‬بدترکیب و خانهدار یا جذاب و فعال و معشوقه‪ ،‬اما در هر دو‬ ‫حالت وابسته به عاطفۀ مرد و بدون هیچ روزنهای به سمت خوشبختی‪.‬‬ ‫کار کند و در واقع از جایی به بعد جای چشم کارگردان‬ ‫را میگیرد‪.‬‬ ‫روز بعد فیلمی است که تعریف و تفسیرش‬ ‫کار آسانی نیست‪ .‬ساختار ساده اما پیچیدهای دارد‪،‬‬ ‫زیرا مؤلفۀ زمان در آن گم شده است‪ .‬فیلمهای این‬ ‫کارگردان کرهای بیشرت اوقات حول محور روابط انسانی‬ ‫و عاشقانه میچرخد‪ .‬هونگ سانگ سو طی بیست‬ ‫سال اخیر بیستویک فیلم ساخته است؛ فیلمهایی‬ ‫که بدون سناریوی مشخص‪ ،‬با دیالوگهایی طوالنی‪،‬‬ ‫پالن سکانسهای متعدد و شخصیتها و لوکیشنهای‬ ‫معدود ساخته میشوند‪ .‬نگاه دوربین به شخصیتهایی‬ ‫که اکرث اوقات دور میزی نشستهاند نگاهی هندسی‬ ‫است؛ هندسهای که با دیالوگهایی جهانشمول در هم‬ ‫میآمیزد تا شاید هندسۀ روابط انسانیِ بههمریخته‬ ‫دوباره رس جای خودش قرار گیرد‪ .‬فیلمهای هونگ‬ ‫سانگ سو‪ ،‬بیش از آنکه به رسانجام داستان اهمیت‬ ‫بدهند‪ ،‬نقطۀ عطف روایت را در طی طریق مخاطب‬ ‫با شخصیتهای فیلم قرار میدهند‪ .‬در روز بعد از‬ ‫هامن سکانس اول تکلیف مخاطب روشن است‪ .‬او‬ ‫با مر ِد بیقراری طرف است که هرگز همرسش را ترک‬ ‫منیکند‪ .‬در این فیلم اصالً مهم نیست که مرد با حرکتی‬ ‫اخالقگرایانه بر طبق گفتۀ خود معشوقهاش را ترک‬ ‫میکند تا زندگیاش را وقف فرزندش کند‪ .‬کل فیلم‬ ‫عالمت سؤال بزرگی است در مورد بیقراریهایی‬ ‫عاشقانه که در آخر هم بیجواب میماند‪ .‬در زوم‬ ‫کردنهای کارگردان روی کوچکترین حرکات انسانی که‬ ‫از فرهنگی متفاوت میآیند‪ ،‬مثل هورت کشیدن سوپ‪،‬‬ ‫گریه کردن یا تعجبهای کالمی‪ ،‬طنزی زیرپوستی نهفته‬ ‫است که فقط مختص کارگردانهای بزرگی است که در‬ ‫متام درامهای زندگی برای مخاطب راه تنفسی به جا‬ ‫میگذارند؛ البته به رشطی که مخاطب نگاه کارگردان‬ ‫را درک کند‪ .‬فیلم با چهار شخصیت‪ ،‬یعنی سه زن و‬ ‫مردان بیچارۀ بیقرار و روابط هندسی ناموزون‬ ‫همسو با پرسوناژ رودن‪ ،‬که توانایی بار سنگین عاشقیِ کلودل را ندارد‪ ،‬در فیلم روز بعد‪ ،‬اثر‬ ‫کارگردان کرهای‪ ،‬هونگ سانگ سو‪ ،‬شخصیت مر ِد داستان یعنی بونگ وان هم در آخر توانایی‬ ‫تحمل وزن عشق معشوقهاش را ندارد‪ .‬او نارش و منتقد میانسالی است که با زن و دخرتش‬ ‫زندگی میکند؛ دخرتی که حرف زیادی از او در فیلم زده میشود و حتی پایبندی مرد به‬ ‫زندگیاش در ظاهر بهخاطر اوست‪ ،‬اما هرگز در فیلم دیده منیشود‪ .‬این حضور نداشنت دخرت‪،‬‬ ‫مثل متام مؤلفههای دیگر فیلم‪ ،‬آن را شبیه رؤیا یا کابوس و در هر دو حالت جایی جدا از زمان‬ ‫و مکانِ امروز میکند‪ .‬فیل ْم داستانِ عاشقی بونگ وان با دخرتی است که با او کار میکند‪ .‬در‬ ‫این بین‪ ،‬شخصیت سوم یعنی زن جوان دیگری نیز در فیلم ظاهر میشود که قرار است با نارش‬ ‫‪۶7‬‬ ‫آخرین فیلم تجربی‬ ‫زندهیاد عباس‬ ‫کیارستمی به نام‬ ‫‪ ۲4‬ی‬ ‫فر� فیلمی است‬ ‫که نگاه هایکووار و‬ ‫صلحآمیز کیارستمی‬ ‫به جهان پرهیاهو‬ ‫و جنگزدۀ معاصر‬ ‫را بهخوبی نشان‬ ‫میدهد و ازقضا در‬ ‫تضاد کامل با محیط‬ ‫امنیتی و پلیسی‬ ‫جشنوارۀ کن امسال‬ ‫است‪.‬‬ ‫‪ .‬سال چهارم ‪ .‬شـمارۀ ‪ . ۲۴‬تیــر ‪۱۳۹۶‬‬ ‫ساختۀ ماتیو آمالریک بود‪ .‬این کارگردان و بازیگر فرانسوی در این ششمین فیلم بلندش‬ ‫با ذکاوت مرزهای بین زندگینامه و زندگی‪ ،‬فیلم و واقعیت را در هم ادغام میکند‪ .‬او در‬ ‫فیلمش نقش کارگردانی را بازی میکند که در حال ساخنت فیلمی از بارباراست‪ .‬برعکس آنچه‬ ‫از اسم فیلم به نظر میآید‪ ،‬فیلم هیچچیزی از زندگی و گذشتۀ دراماتیک باربارا به مخاطب‬ ‫نشان منیدهد‪ .‬کارگردان با ادغام تصاوی ِر بازیِ ژان بالیبار و تصاویر آرشیو باربارا‪ ،‬که تقریباً‬ ‫نود درصد پالنهای فیلم را تشکیل میدهند‪ ،‬مرزهای فیلم «بیوپیک»(شخصیت نگار) را‬ ‫محو کرده و فیلم‪ ،‬همخوان با شخصیت دستنیافتنی و مرموز این خوانندۀ بزرگ‪ ،‬خودش‬ ‫به ابژهای رازآلود تبدیل شده است‪ .‬فیلم زنی را نشان میدهد که حساسیتهای هرنی‪ ،‬دقت‬ ‫بیش از اندازه و تنهاییاش غیرقابل نشان دادن است‪ .‬بیشرتین چیزی که در نوع فیلمبرداری و‬ ‫سناریو به چشم میخورد احرتام و عشقی است که آمالریک در تبدیل «ابژۀ امیال کارگردان»‬ ‫یعنی «زندگی زنی هامنند باربارا» به «ابژۀ امیال عمومی» گذاشته است تا او را با متام‬ ‫شکنندگیاش همچنان دور از گزندها نگاه دارد‪.‬‬ ‫یک مرد‪ ،‬زنان را در جایگاه اختیار قرار میدهد‪ .‬مرد‬ ‫رس درماندگی گریه‬ ‫تنها شخصیتی است در فیلم که از ِ‬ ‫میکند‪ .‬اوست که توانایی جواب دادن به همرسش را‬ ‫ندارد‪ .‬صبحهای زود برای فراموشی میدود و شبها‬ ‫مست به خانه برمیگردد‪ .‬اما زنانِ فیلم قدرمتندند و‬ ‫توانایی کتک زدن‪ ،‬برگشنت و ترک کردن را دارند‪ .‬در‬ ‫آخر هم بارش برف‪ ،‬که در فیلمهای کارگردان نقشی‬ ‫کلیدی و معجزهوار دارد‪ ،‬با شخصیت دخرت جوانِ فیلم‬ ‫همراه میشود؛ متثیلی شاید از نسل جوانی که قرار است‬ ‫بیقراریهایش کمالتهابتر از نسل قبلیاش باشد‪.‬‬ ‫مونیکا بلوچی‬ ‫در اختتامیۀ کن‪:‬‬ ‫«خوشبختانه‪ ،‬در‬ ‫هفتادسالگی‪،‬‬ ‫جشنوارۀ کن هنوز‬ ‫مرد جوانی است که‬ ‫باید از اشتباهاتش‬ ‫درس بگیرد و من‬ ‫امیدوارم که در‬ ‫سالهای آینده‬ ‫زنهای کارگردان‬ ‫بیشتری را در لیست‬ ‫جشنواره ببینم که در‬ ‫جایگاه درست خود‬ ‫قرار دارند‪».‬‬ ‫پینوشت‬ ‫‪ .1‬قومپراکندگی‬ ‫روابط انسانی فرویدی‬ ‫تصویر سیاه و سفید‪ ،‬پالنهای نزدیک روی صورتها‪،‬‬ ‫لوکیشنها و شخصیتهای معدود‪ ،‬نقطۀ مشرتک فیلم‬ ‫کرهایِ روز بعد و فیلم فرانسوی معشوق یکروزه‬ ‫ساختۀ فیلیپ گارل است‪ .‬این دو فیلم نهتنها در ساختار‬ ‫بلکه در محتوا نیز وجه اشرتاک بسیاری دارند‪ .‬در این‬ ‫فیلمها هم روابط عاشقانه‪ ،‬خیانت و وفاداری محور‬ ‫اصلی داستان است‪ .‬هر دو فیلم در پالن اول بهنوعی‬ ‫ازهمپاشیدگی را به تصویر میکشند‪ .‬گارل در دو‬ ‫پالن اول فیلم رابطۀ عاشقانه و کل فیلم را تعریف‬ ‫میکند‪ :‬لذت و درد‪ ،‬به هم پیوسنت و از هم پاشیدن‪،‬‬ ‫وصال و فراق‪ .‬معشوق یکروزه داستان سه شخصیت‬ ‫است که با هم زیر یک سقف زندگی میکنند‪ :‬ژِیل‪ ،‬در‬ ‫جایگاه استاد فلسفه‪ ،‬با یکی از شاگردانش که همسن‬ ‫دخرتش است رابطهای عاشقانه دارد‪ .‬دخرتش بعد از‬ ‫یک جدایی دردناک به خانه برمیگردد و با آنها زندگی‬ ‫میکند‪ .‬این فیلم در کنار دو فیلم قبلی کارگردان‪ ،‬یعنی‬ ‫حسادت (‪ )2013‬و سایۀ نز�ن (‪ ،)2015‬سهگانۀ گارل‬ ‫را تکمیل میکند؛ سهگانهای که هر کدام یک ساعت‬ ‫و پانزده دقیقه طول میکشد و هر سه با یک گرامر‬ ‫ساختاری از لحاظ فیلمبرداری (اسکوپ سیاه و سفید)‬ ‫و داستانپردازی (عشق‪ ،‬خیانت‪ ،‬دوستی‪ ،‬وفاداری و‬ ‫حسادت) و شخصیتپردازی (دو زن و یک مرد) ساخته‬ ‫شدهاند‪ .‬رابطههای انسانی در فیلمهای گارل پیچیده‬ ‫و «فرویدی» است‪ .‬در این فیلم دوستیِ آگاهانه‬ ‫بین یک دخرت با دوست پدرش‪ ،‬که همسن اوست‪،‬‬ ‫رابطهای پیچیده ساخته که در آخر موجب میشود‬ ‫دخرت‪ ،‬بهصورت ناخودآگاه و با معرفی پرسی به او‪ ،‬از‬ ‫زندگی پدر بیرونش کند‪ .‬زنان فیلم‪ ،‬برخالف ظاهر الغر‬ ‫و نحیف‪ ،‬زنانی قدرمتندند که حتی اگر برای عشق تا مرز‬ ‫خودکشی هم میروند‪ ،‬اما در آخر با تکیه به یکدیگر‬ ‫نجات پیدا میکنند‪ .‬ویویان‪ ،‬دوست مرد‪ ،‬دخرتی است‬ ‫جذاب‪ .‬بازی دوربین با مناهایی بیش از اندازه درشت از‬ ‫صورت ویویان و ککمکهایش او را به زنی متکی به‬ ‫خود تبدیل میکند‪ .‬ژیل‪ ،‬که از روز اول خودش پایههای‬ ‫رابطهای باز را گذاشته است‪ ،‬این حجم از آزادی را تحمل‬ ‫منیکند و در آخر تنها میماند‪.‬‬ ‫سکوت مخوف مردان‬ ‫در انتظار پرستوها‪ ،‬ساختۀ اول کریم موسایی‪ ،‬کارگردان فرانسوی ـ الجزایری‪ ،‬با سبکی‬ ‫متفاوت به تنهایی آدمها در برابر تصمیامت اجباریای میپردازد که جامعه در برابرشان‬ ‫میگذارد‪ .‬فیلم سه اپیزود دارد که در هر کدام شخصیت اصلی باید بین خوب و بد تصمیم‬ ‫بگیرد‪ .‬در عین حال فیلم پرترهای از مشکالت امروز جامعۀ الجزایر است که بدون کلیشهای‬ ‫شدن‪ ،‬جایی هم برای تنفس مخاطب باقی میگذارد‪ .‬فیلم‪ ،‬بدون نشان دادن مؤلفههایی‬ ‫خاص از مکانهای گوناگون در الجزایر‪ ،‬از انواع فضاهای داخلی‪ ،‬خارجی‪ ،‬شهری‪ ،‬بینشهری‪،‬‬ ‫حومه و روستا میگذرد تا به مخاطب القا کند که تصمیامت انسانی زمان و مکان ندارد‪ .‬در‬ ‫هر سه اپیزود مردان شاهدان ساکت اتفاقات مخوفاند و توانایی تصمیمگیری ندارند و زنان‬ ‫محکمتر به نتیجه میرسند‪ .‬در اپیزود اول‪ ،‬در حالی که مرد شاهد کتک خوردن جوانی در‬ ‫حومۀ شهر است‪ ،‬حتی توانایی زنگ زدن به پلیس را ندارد‪ .‬اما وقتی به خانه برمیگردد زن‬ ‫دومش تصمیم به ترک او و کشور گرفته است‪ .‬در اپیزود دیگری‪ ،‬مردی که متخصص مغز است‬ ‫با زنی روبهرو میشود که به یادش میآورد در دوران جنگ‪ ،‬وقتی به او تجاوز شده‪ ،‬پزشک‬ ‫فقط نگاه میکرده است‪ .‬زن سالها به دنبال پزشک میگشته تا از او بخواهد فرزندی را که از‬ ‫این تجاوز دستهجمعی رسبازان به دنیا آورده به فرزندی قبول کند‪ .‬و در اپیزود دیگر‪ ،‬دخرت‬ ‫و پرسی عاشق هم هستند‪ ،‬اما پرس آنقدر تقاضای ازدواج منیکند تا دخرت تصمیم به ازدواج‬ ‫با مرد دیگری میگیرد و‪...‬‬ ‫کالم آخر‬ ‫در اختتامیۀ هفتادمین جشنوارۀ کن‪ ،‬که تا به امروز فقط یک نخل طال را به یک کارگردان زن‬ ‫(جین کمپیون برای فیلم پیانو در سال ‪ )1993‬داده است‪ ،‬قبل از اعالم جوایز‪ ،‬مونیکا بلوچی‪،‬‬ ‫مجری برنامه‪ ،‬صحبتهایش را اینگونه به پایان رساند‪« :‬خوشبختانه‪ ،‬در هفتادسالگی‪،‬‬ ‫جشنوارۀ کن هنوز مرد جوانی است که باید از اشتباهاتش درس بگیرد و من امیدوارم که در‬ ‫سالهای آینده زنهای کارگردان بیشرتی را در لیست جشنواره ببینم که در جایگاه درست‬ ‫خود قرار دارند‪ .‬رضباملثلی در فرانسه هست که میگوید "مراقب باشید زنی را به گریه‬ ‫نیندازید‪ ،‬زیرا که خدا اشکهای او را میشمرد" اما رضباملثل دیگری هم هست که میگوید‬ ‫"وقتی زنی دسیسهای میچیند‪ ،‬شیطان مینشیند و یادداشت برمیدارد!"»‬ ‫هفتاد سال از اولین دورۀ جشنوارۀ کن میگذرد‪ .‬این جشنواره که نبض سینامی جهان‬ ‫و در نتیجه چراغ سبزی برای مرزهای بازمنایی جهان امروز است دیگر منیتواند و نباید مقولۀ‬ ‫برابری را جزو اهداف خود قرار ندهد و این در متام قسمتهای این رویداد فرهنگی از پوسرت‬ ‫جشنواره تا انتخاب فیلمها و جوایز و همچنین صحبتهای حواشی برنامه به چشم میخورد‪.‬‬ ‫منیشود نادیده گرفت که ما هنوز‪ ،‬به جای پرداخنت به مسائل بنیادینِ برابری‪ ،‬به‬ ‫حاشیهها دامن میزنیم‪ .‬به ریزبینی بیش از اندازه دربارۀ روتوش الهۀ سینام در پوسرت‬ ‫جشنواره میپردازیم و یادمان میرود که نفس سینام آینه نیست‪ ،‬بلکه عینک دیگری به چشم‬ ‫زدن است برای دیگرگونه دیدن‪ .‬از طرفی هم منیشود نادیده گرفت که وقتی ستارۀ سینام‪،‬‬ ‫در مراسم افتتاحیه و اختتامیه‪ ،‬صحبتهایش در زمینۀ حضور بیشرت و درستتر زنان در کن‬ ‫است با به کار بردن دو رضباملثل زنستیز (که زن را در حد جنس ضعیفی که نباید به گریهاش‬ ‫انداخت و در نقطۀ مقابل آن‪ ،‬در حد دسیسهچینی شیطانصفت پایین میآورد)‪ ،‬بیآنکه‬ ‫خود متوجه باشد‪ ،‬به متام کلیشههای جنسیتی دامن میزند‪ .‬و این شاید غمگینترین مرثیهها‬ ‫باشد برای زنان در سال ‪ 201۷‬و در یکی از مهمترین رویدادهای فرهنگی جهان‪.‬‬ ‫احترام به «ابژۀ امیال»‬ ‫بعد از رودن و دقیقاً در نقطۀ مقابل آن‪ ،‬دومین فیلم‬ ‫امسال دربارۀ زندگی یک هرنمند فرانسوی فیلم ج� جر�را‬ ‫‪ .‬سال چهارم ‪ .‬شـمارۀ ‪ . ۲۴‬تیــر ‪۱۳۹۶‬‬ ‫‪۶8‬‬