یوگنی آنگین
نویسنده(ها) | الکساندر پوشکین |
---|---|
عنوان اصلی | Евгений Онегин |
برگرداننده(ها) | ولادیمیر ناباکوف، Charles Johnston, James E. Falen, and Walter W. Arndt. |
کشور | روسیه |
زبان | زبان روسی |
گونه(های) ادبی | رمان، شعر موزون |
تاریخ نشر | 1825–1832 (in serial), 1833 (single volume) |
گونه رسانه | Print (hardback & paperback) |
یوگنی آنِگِین (به روسی: Евгений Онегин) رمان شعرگونه الکساندر پوشکین، نویسنده روسی، است.
این داستان منظوم شاهکار پوشکین است و او به مدت هشت سال روی آن کار کرد. در موسیقی و ادبیات و فیلم تأثیر زیادی گذاشته و مردم عادی نیز به موضوع آن توجه داشتهاند.
رمان هفت هزار خطی یوگنی آنگین که شخصیت خود پوشکین را هم در ورای چهره قهرمانش نمایان میسازد، مانند جنایت و مکافات[۱]داستایفسکی «دانشنامه زندگی روسی» است و تأثیرات زیادی در موسیقی و ادبّیات و فیلم گذاشتهاست. چایکوفسکی[۲] از روی آن، اپرای «اوژن اونگین»[۳] را ساختهاست.[۴]
ترجمه کتاب یوگنی آنگین
[ویرایش]کتاب یوگنی آنگین بارها و بارها ترجمه شده ولادیمیر ناباکوف[۵] که در برگردان آثار ادبی جهانِ انگلیسی زبان به روسی نقش مهمی را ایفا کردهاست، آن را به انگلیسی ترجمه نمود. جدا از ناباکوف، چارلز جانسون،[۶] جیمز ای فالن،[۷] والتر آنت،[۸] داگلاس هاواستاتر،[۹] هنری هویت،[۱۰] استانلی میچل[۱۱] و… یوگنی آنگین را ترجمه کردهاند.
به زبان فرانسوی هشت ترجمه و به زبان آلمانی شانزده ترجمه گوناگون از آن موجود است. به زبانهای دیگر از جمله عبری و قزاقی و… هم ترجمه شدهاست. آبای (ابراهیم) قونابایف، (۱۸۴۵–۱۹۰۴)، به زبان قزاقی و منوچهر وثوقینیا (سال ۱۳۴۲) یوگنی آنگین را به فارسی ترجمه کردهاند.
کتاب یوگنی آنگین از زمان نگارشش (۱۸۳۳) تاکنون مباحث زیادی برانگیخته و در مورد آن نقد و سریال و فیلم و باله و نمایشنامه... کم نیست. نسخه کامل کتاب سال ۱۸۳۳ منتشر شد البته پوشکین چهار سال بعد در آن تغییرات جزئی داد.
زمینه داستان
[ویرایش]پوشکین در شماری از آثارش از جمله «دختر کاپیتان»، شیفتگی دو دلداده را با فرجامی خوشطرح میریزد امّا در یوگنی آنگین، از غم معشوق (تاتیانا) و خودبینی شبه عاشقان پرده برمیدارد.
یوگنی آنگین که بعد از درگذشت عمویش به مال و منال فراوان رسیده و با سنّتهای اشرافی روس بزرگ شده، برای فرار از روزمرّگیهای زندگی به روستای دور افتادهای میرود و آنجا به دختر زیبایی به نام «تاتیانا»[۱۲] برخورد میکند. تاتیانا خواهر زن دوست شاعرش «ولادیمیر لنسکی»[۱۳] بود…
تاتیانا به یوگنی آنگین دل میسپارد و برایش نامه مینویسد، امّا وی به آن دختر زیبای روستایی محل نمیگذارد و او را از خود میراند. در عوض به خواهر وی (اولگا)[۱۴] که هنگام رقص، به وی توجه کرده بود، ابراز علاقه میکند.
اولگا زن دوستش (ولادیمیر لنسکی) بود و یوگنی آنگین سر همین مسئله در دوئلی دوستش را میکشد و از آن شهر میرود. یوگنی آنگین مدام دم از عشق میزد اما با آن بیگانه بود.[۱۵] اولگا هم خیلی زود از چشمش افتاد.
از آن کشش زیبا که تاتیانا نسبت به یوگنی آنگین داشت، جز خاطره و سایهای باقی نماند و او پس از ازدواجی سنتّی و مرسوم راهی شهر سن پترزبورگ شد و آنجا بُرو و بیا پیدا کرد.
پس از سالیان درازگذار یوگنی آنگین به سن پترزبورگ میافتد و او را (با همسرش) میبیند و این بار نه یک دل، صد دل عاشق و خاطرخواه میشود. خاطرخواه همان دختر روستایی (تاتیانا) که پیش تر او را از خود رانده نامهاش را در آتش انداخته بود.
یوگنی آنگین پیش تاتیانا دَم از عشق و عاشقی میزند. امّا گذشته برنمیگردد و تاتیانا که بواسطه عزّت نفس و خویشتنداری اش، محبوبترین زن آثار روسی است، سفره دلش را باز میکند و میگوید سایه آن کشش در یاد من باقی است، امّا به شرافت خودم پایبندم و میخواهم به عهد ازدواجی که بستهام وفادار بمانم. هیچکس مرا به وفادار ماندن به زندگی کنونیام مجبور نکرده و خودم با اختیار آن را برگزیدهام. عشق فرزند آزادی است و با اجبار بیگانهاست.
یوگنی آنگین زانوی غم به بغل میگیرد و صحبت از تراژدی میکند و اصرار پشت اصرار که همه چیز را رها کن. بیا و با من همدمی کن. بگو که عاشق منی. من میمیرم… تکلیف عشق چه میشود…[۱۶]
یوگنی آنگین که با خوشگذرانی و دسترنج کشاورزان فقیر خو کرده و از درک پاسخ آن دختر روستایی عاجز است، با سوءاستفاده از خاطره گرایی و روح لطیف تاتیانا، تلاش میکند وفای او را به زندگی جدیدش، کمرنگ و بیمقدار کند امّا موفق نمیشود.
یوگنی آنگین از قهرمانان مکتب رئالیست ادبیات روسیهاست و به نظر میرسد بازتاب زندگی خصوصی پوشکین و کسانی است که وی بدان تعلق داشت. (خود پوشکین هم در دوئلی کشته شدهاست)
پوشکین در یوگنی آنگین تحت تأثیر لرد بایرون و همچنین الکساندر گریبایدوف[۱۷] بود.[۱۸]
مناسبات اشرافی عصر پوشکین
[ویرایش]پوشکین که به رعیتداری و سرفداری انتقاد داشت[۱۹] و معتقد بود سرفها (دهقانانی که همراه زمین خرید و فروش میشدند)، خودشان باید صاحب زمین شوند، «پوشکین» ی که در دوره جوانی، نفرت از رژیمِ تزاری و جهل و جمود کلیسا را در اشعار خود بازتاب میداد، در نهایت نتوانست از محافلِ درباری و ارتجاعی دل بکند.
هیچ چیز نتوانست شوق فروخفته زندگی را در او (و قهرمان قصهاش) بیدار کند و قادر نبود به زندگی خود در خدمت جامعه معنایی ببخشد و شخصیتش در انزوای بیحاصلی خشکید. حتی آشنایی با تاتیانا، دختر پاک و زیبای روستایی، نتوانست کرختی قلب او را چاره کند. دوئلی هم، که پیش آورد و به خاطر تصاحب زن رفیقش (لیننسکی)، او را کشت، بیدارش نکرد. درد پوشکین در مناسبات ارتجاعی و اشرافی عصر او ریشه داشت.
پوشکین از زبان قهرمان داستانش مُدام دم از عشق میزند اما آنچه یوگنی آنگین عشق مینامید، عشقهای بیش نبود.[۲۰]
در مورد یوگنی آنگین، صادق هدایت در «اشک تمساح»،[۲۱] با طنز و طعنه که «تعزیهٔ عروسی قاسم به پای اپرای آنگین نمیرسد»، از آن یاد کردهاست.
برخی هم با با تکیه به تئوریهای ژاک لاکان[۲۲] و زیگموند فروید[۲۳] و…، رفتار یوگنی آنگین را توجیه روان شناسانه کردهاند.
سعدی در یوگنی آنگین
[ویرایش]پوشکین در فصل هشتم کتاب یوگنی آنگین به سعدی هم اشاره نموده و مینویسد:
«بعضیها از این دنیا رفتهاند و بعضیها در مسافرت دور و دراز هستند، چنانکه سعدی در زمان خود گفته بود.»
منظور پوشکین اشعار زیر است:
شنیدم که جمشید فرخ سرشت
به سرچشمهای بر، به سنگی نوشت:
بر این چشمه چون ما بسی دم زدند
برفتند، چون چشم برهم زدند[۲۴] پوشکین در داستان «فوّاره باغچهسرای»[۲۵] شعر سعدی را آوردهاست.[۲۶]
پانویس
[ویرایش]- ↑ Преступление и наказание
- ↑ Peter Ilich Tchaikovsky
- ↑ Eugene Oneguine
- ↑ برخی باله دریاچه قو چایکوفسکی را نیز، به داستان یوگنی آنگین وصل میکنند.
- ↑ Влади́мир Влади́мирович Набо́ков
- ↑ Charles Johnston
- ↑ James E. Falen
- ↑ Walter Arndt
- ↑ Douglas Hofstadter
- ↑ Henry M. Hoyt
- ↑ Stanley Mitchell
- ↑ Tatyana Larina
- ↑ Vladimir Lensky
- ↑ Olga Larina
- ↑ یوگنی با عشق بیگانه بود. عشق یعنی فداکاری یک جانبه، داوطلبانه، تمام عیار و بی چشمداشت
- ↑ مایاکوفسکی» گفته بود: «انسان امروز که در تب و تاب انقلاب در حال سوختن است به سختی به راه و روش عهد عتیق صنعت شعری دل میبندد و حوصله ذوب شدن در عشق اونگین پوشکین را ندارد.»
- ↑ الکساندر سرگییویچ گریبایدوف، (Александр Сергеевич Грибоедов) (۱۷۹۵–۱۸۲۹) دیپلمات و نمایشنامهنویس روس بود. شهرتش در ایران به خاطر ماجراهای پیشآمده پس از قرارداد ترکمانچای است که سرانجام به قتل وی انجامید.
- ↑ گریبایدف کتابی دارد با عنوان مصیبت عقل. او در این کتاب توطئه و ریا و سالوس طبقه اشراف روسی را به هجو کشیدهاست. پوشکین در یوگنی آنگین از کتاب مصیبت عقل اثر گریبایدوف استفاده کردهاست.
- ↑ رعیتداری، سرفداری یا سرواژ (به فرانسوی: Servage) به موقعیت اجتماعی-اقتصادی روستاییان ناآزاد در نظام فئودالیته اشارهدارد. رعیتداری چهرهٔ نرمشدهٔ بردهداری بود،
- ↑ عشقه، پیچک است. شبه گیاهی است که در باغ پدید آید در بُن درخت… اوّل میخ اش را در زمین سخت میکوبد. پس سَر برآرد. خود را در درخت میییچد و همچنان میرود تا همه درخت را فرا گیرد، و چنانش شکنجه کند کهَ نم در درخت نماند و هر غذا که به واسطه آب و هوا به درخت میرسد به تاراج میبَرد تا آنگاه که درخت خشک شود…
- ↑ ناصر پاکدامن: دربارهٔ «اشک تمساح» http://xalvat.org/Nashr-eDigaran/vizhehnameh/Pakdaman/Rahbar/rahbar.heydat.htm بایگانیشده در ۱۷ مه ۲۰۱۳ توسط Wayback Machine
- ↑ Jacques Lacan
- ↑ Sigismund Freud
- ↑
Но те, которым в дружной встрече
Я строфы первые читал...
Иных уж нет, а те далече,
Как Сади некогда сказал.
- ↑ Бахчисарайский фонтан
- ↑ محقّق روسی ک.ای. چایکین (K. I. Chaikin) نشان داده پوشکین شعر سعدی را از ترجمه فرانسه رمان «لالهرخ» اثر توماس موراقتباس کردهاست.
منابع
[ویرایش]- پوشکین، یوگنی آنگین Evgeny Onegin..
- فیلم سینمایی یوگنی آنگین. در یوتیوب
- متن روسی کتاب یوگنی آنگین. А. С. Пушкин/Евгений Онегин
- اشعار الکساندر پوشکین
- رمانهای ۱۸۳۳ (میلادی)
- رمانهای الکساندر پوشکین
- رمانهای روسی مورد اقتباس در فیلمها
- رمانهای مورد اقتباس در اپراها
- رمانهای واقعشده در دهه ۱۸۲۰ (میلادی)
- رمانهای واقعشده در سن پترزبورگ
- رمانهای نخستین بار منتشرشده به صورت سریالی
- شخصیتها در رمانهای روسی سده ۱۹ (میلادی)
- شخصیتهای ادبی معرفیشده در ۱۸۳۳ (میلادی)
- شخصیتهای مرد در ادبیات
- مطالعات سونت