Peiman E iran's Reviews > دكتر ژيواگو
دكتر ژيواگو
by
by
دوستانِ گرانقدر، شخصیتِ اصلی این رمان «دکتر ژیواگو» است که دلباختۀ «لارا» شده و داستان حولِ محورِ عشقِ این دو به یکدیگر میچرخد... در این داستان، چگونگیِ حکومتِ دیکتاتوری و ستمی که آنها بر مردم روا میدارند، به خوبی آشکار میباشد
------------------------------------------
دکتر ژیواگو، در سالِ 1914 به عنوانِ پزشک به میدانِ نبرد (جنگ جهانی اول) فرستاده میشود و مجبور میشود تا همسرش «تونیا» و پسرِ خردسالش را تنها بگذارد
طرفِ دیگر داستان، دختری به نامِ «لارا» از یک خانوادۀ فقیر است، که دوستِ خانوادگی و حامیِ مادرش یعنی آقای «کاماروفسکی» به او علاقه مند شده و لارا برایِ آنکه از دستِ او رهایی یابد با مردی به نامِ «پاول» پیوند زناشوئی بسته و از او بچه دار میشود.. ولی پاول در سالِ 1914 به جنگ اعزام و پس از مدتی ناپدید میشود و لارا و دخترِ کوچکش «کاتیا» تنها میمانند.... لارا تصمیم میگیرد به جنگ رفته و پرستاریِ سربازها را انجام دهد که در آنجا با دکتر ژیواگو، آشنا میشود
در سالِ 1917 و پس از انقلابِ شوروی، ژیواگو به مسکو باز میگردد و همراه همسر و پسرش به شهرِ "اورال" میروند تا در آرامش بوده و از قحطی فرار کرده باشند... پس از مدتی لارا به آن شهر گریخته و ناگهان با دکتر ژیواگو روبرو شده و بازهم داستانِ دلباختگیِ آنها تکرار میشود... ژیواگو و لارا با خبر میشوند که همسرِ لارا که در جنگ مفقود شده بود، زنده است و با نامِ جدیدِ خود «استرلینکف» به عنوانِ کمیسرِ بی رحمِ حزب، زندگی میکند... در همین حال و اوضاع، پارتیزانها ژیواگو را میربایند تا در جنگ زخمی ها و بیمارانِ آنها را مداوا کند
عزیزانم، بهتر است خودتانِ این داستانِ اندوهگین را بخوانید و از سرانجامِ غمبار و داستانِ عشقِ عجیبِ آن، آگاه شوید
-------------------------------------------
امیدوارم این ریویو در جهتِ آشنایی با این کتاب، کافی و مفید بوده باشه
«پیروز باشید و ایرانی»
------------------------------------------
دکتر ژیواگو، در سالِ 1914 به عنوانِ پزشک به میدانِ نبرد (جنگ جهانی اول) فرستاده میشود و مجبور میشود تا همسرش «تونیا» و پسرِ خردسالش را تنها بگذارد
طرفِ دیگر داستان، دختری به نامِ «لارا» از یک خانوادۀ فقیر است، که دوستِ خانوادگی و حامیِ مادرش یعنی آقای «کاماروفسکی» به او علاقه مند شده و لارا برایِ آنکه از دستِ او رهایی یابد با مردی به نامِ «پاول» پیوند زناشوئی بسته و از او بچه دار میشود.. ولی پاول در سالِ 1914 به جنگ اعزام و پس از مدتی ناپدید میشود و لارا و دخترِ کوچکش «کاتیا» تنها میمانند.... لارا تصمیم میگیرد به جنگ رفته و پرستاریِ سربازها را انجام دهد که در آنجا با دکتر ژیواگو، آشنا میشود
در سالِ 1917 و پس از انقلابِ شوروی، ژیواگو به مسکو باز میگردد و همراه همسر و پسرش به شهرِ "اورال" میروند تا در آرامش بوده و از قحطی فرار کرده باشند... پس از مدتی لارا به آن شهر گریخته و ناگهان با دکتر ژیواگو روبرو شده و بازهم داستانِ دلباختگیِ آنها تکرار میشود... ژیواگو و لارا با خبر میشوند که همسرِ لارا که در جنگ مفقود شده بود، زنده است و با نامِ جدیدِ خود «استرلینکف» به عنوانِ کمیسرِ بی رحمِ حزب، زندگی میکند... در همین حال و اوضاع، پارتیزانها ژیواگو را میربایند تا در جنگ زخمی ها و بیمارانِ آنها را مداوا کند
عزیزانم، بهتر است خودتانِ این داستانِ اندوهگین را بخوانید و از سرانجامِ غمبار و داستانِ عشقِ عجیبِ آن، آگاه شوید
-------------------------------------------
امیدوارم این ریویو در جهتِ آشنایی با این کتاب، کافی و مفید بوده باشه
«پیروز باشید و ایرانی»
Sign into Goodreads to see if any of your friends have read
دكتر ژيواگو.
Sign In »
Reading Progress
Finished Reading
Finished Reading
October 13, 2017
– Shelved as:
داستان-و-رمان
September 30, 2024
– Shelved
Comments Showing 1-4 of 4 (4 new)
date
newest »
message 1:
by
Monica
(new)
Jun 14, 2019 07:13PM
بابت ریویو عالیتون کلی تشکرررر🌹🙏🏻🌹🙏🏻🌹🙏🏻
reply
|
flag
مرور کتابهاتون به قدری جذابیت دارند که آدم رو مشتاق میکنند اون کتاب رو حتما بخونیم، ریویو های زیادی از این کتاب دیده بودم اما مرور شما عالی هست و مشتاق شدم بخونم کتاب رو🙏
Shiva wrote: "مرور کتابهاتون به قدری جذابیت دارند که آدم رو مشتاق میکنند اون کتاب رو حتما بخونیم، ریویو های زیادی از این کتاب دیده بودم اما مرور شما عالی هست و مشتاق شدم بخونم کتاب رو🙏"
--------
🙏
نظر لطف و مهربانی شماست عزیزم... خوشحالم که ریویوها موردِ پسندت بوده شیوا جان
دکتر ژیواگو، در یه دورانی خیلی کتابِ تأثیرگذار و مهمی بوده و صدالبته داستان جالبی هم داره
بازهم سپاس از شما
--------
🙏
نظر لطف و مهربانی شماست عزیزم... خوشحالم که ریویوها موردِ پسندت بوده شیوا جان
دکتر ژیواگو، در یه دورانی خیلی کتابِ تأثیرگذار و مهمی بوده و صدالبته داستان جالبی هم داره
بازهم سپاس از شما